با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Frankenstein

ˈfræŋkənˌstaɪn ˈfræŋkənˌstaɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
ابداع یا اختراعی که سازنده‌ی خود را نابود می‌کند
- the atomic bomb is the Frankenstein of the modern world.
- بمب اتمی فرانکناشتاین دنیای امروزی است.
- I felt like Frankenstein, quailing before the monster I had created.
- حسی شبیه به فرانکنشتاین داشتم که از هیولایی که خود ساخته بود می‌ترسید.
noun
هرکسی که توسط کار یا اختراع خود نابود شود
noun
رمان فرانکناشتاین و نام شخصیت اصلی این رمان (اثر نویسنده‌ی انگلیسی ماری شلی که در سال 1818 نگاشته شد)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد frankenstein

  1. noun The monster created by Frankenstein in a gothic novel by Mary Wollstonecraft Shelley (the creator's name is commonly used to refer to his creation)
    Synonyms: Frankenstein's monster

ارجاع به لغت frankenstein

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frankenstein» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/frankenstein

لغات نزدیک frankenstein

پیشنهاد بهبود معانی