با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Fratority

fɹəˈtɔɹɪti fɹəˈtɔːɹɪti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    fratorites

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انجمن مختلط، محفل مختلط (زن و مرد)
- The fratority held a fundraiser to support a local charity.
- این انجمن مختلط برای حمایت از یک مؤسسه‌ی خیریه‌ی محلی اقدام به جمع‌آوری کمک‌های مالی کرد.
- She was excited to join a fratority.
- از پیوستن به این محفل مختلط هیجان‌زده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fratority

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fratority» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fratority

لغات نزدیک fratority

پیشنهاد بهبود معانی