با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Free-living

American: friːˈlɪvɪŋ British: friːˈlɪvɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
خوشگذران، عشرت‌طلب، اهل عیش و نوش، شکم‌باره
adjective
زیست‌شناسی آزادزی (که انگل یا همزیستگر نیست و مستقل زیست می‌کند )
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد free-living

  1. adjective Not parasitic on another organism
    Synonyms: nonparasitic, nonsymbiotic

ارجاع به لغت free-living

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «free-living» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/free-living

لغات نزدیک free-living

پیشنهاد بهبود معانی