با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

French Fries

ˈfrentʃˈfraɪz frentʃfraɪz
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

در انگلیسی بریتانیایی به جای french fries از chips استفاده می‌شود.

معنی

noun plural countable
انگلیسی آمریکایی غذا و آشپزی (بیشتر با F کوچک) سیب‌زمینی سرخ‌کرده (به‌صورت باریکه‌باریکه)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد french fries

  1. noun potato strips deep-fried
    Synonyms: chips, freedom fries, French-fried potatoes, fries, pommes frites

ارجاع به لغت french fries

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «french fries» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/french-fries

لغات نزدیک french fries

پیشنهاد بهبود معانی