با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Friar

fraɪr ˈfraɪə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
راهب صومعه، راهب درویش و سائل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد friar

  1. noun A male member of a religious order that originally relied solely on alms
    Synonyms: monk, mendicant, brother, begging friar, abbot, father, padre, abbé, curé, prior, pilgrim, penitent, holy man, carmelite, palmer, dominican, franciscan, augustinian, abbé, cure

ارجاع به لغت friar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «friar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/friar

لغات نزدیک friar

پیشنهاد بهبود معانی