امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fugitive

ˈfjuːdʒətɪv ˈfjuːdʒətɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    fugitives

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
فراری، متواری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The fugitive managed to escape from the police.
- فرد متواری توانست از دست پلیس فرار کند.
- The authorities are actively searching for the fugitive who has been on the run for weeks.
- مقامات به‌طور فعال درحال جستجوی متهم فراری هستند که هفته‌هاست متواری شده است.
- a fugitive from justice
- فراری از (چنگ) عدالت
adjective formal
زودگذر، فرار، فانی، بی‌دوام
- fugitive thoughts
- اندیشه‌های زودگذر
- A fugitive essay
- مقاله‌ی فرار
adjective
فراری
- Two of the fugitive criminals were captured.
- دو نفر از مجرمان فراری دستگیر شدند.
- The fugitive suspect was apprehended by the police after a chase.
- مظنون فراری پس‌از تعقیب‌وگریز توسط پلیس دستگیر شد.
adjective
سیار، گذرنده، سرگردان
- She lived a life as a fugitive spirit, never staying in one place for too long.
- او مانند یک روح سیار زندگی می‌کرد و هرگز برای مدت طولانی در یک مکان نمی‌ماند.
- The fugitive storm raced across the landscape, leaving destruction in its wake.
- طوفان گذرنده در سراسر دشت حرکت کرد و در پی خود ویرانی به‌جا گذاشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fugitive

  1. adjective fleeing, transient
    Synonyms:
    avoiding brief criminal elusive ephemeral errant erratic escaping evading evanescent fleeting flitting flying fugacious hot impermanent lamster momentary moving on the lam passing planetary running away short short-lived temporary transitory unstable volatile wandering wanted
    Antonyms:
    confronting facing permanent
  1. noun person escaping from law or other pursuer
    Synonyms:
    bolter derelict deserter displaced person dodger émigré escapee escaper evacuee exile fly-by-night hermit hunted person outcast outlaw recluse refugee runagate runaway stray transient truant vagabond waif walkout

ارجاع به لغت fugitive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fugitive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fugitive

لغات نزدیک fugitive

پیشنهاد بهبود معانی