با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Fulgurating

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
آذرخشین، صاعقه‌مانند، پستا‌رخش (خاموش و روشن‌شونده با نور زیاد)، (درد و غیره) ناگهان و شدید (fulgurant هم می‌گویند)
- a fulgurating pain
- دردی که با تیر کشیدن همراه است
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fulgurating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fulgurating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fulgurating

لغات نزدیک fulgurating

پیشنهاد بهبود معانی