امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Full-grown

fʊlˈɡroʊn fʊlˈɡrəʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
رشدکامل کرده ،بالغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد full-grown

  1. adjective developed, ripe, ready
    Synonyms:
    adult full-blown grown grown-up in one’s prime marriageable mature nubile of age perfected prime ripened
    Antonyms:
    new small underdeveloped undeveloped unripe young

ارجاع به لغت full-grown

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «full-grown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/full-grown

لغات نزدیک full-grown

پیشنهاد بهبود معانی