با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Fungible

ˈfʌndʒəbl ˈfʌndʒəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
حقوق قابل تبدیل به پول، تبدیل‌پذیر، معاوضه‌پذیر، پایاپا
- fungible goods such as petroleum or wheat are different from non-fungible goods such as rugs or paintings.
- کالاهای تعویض‌شدنی مانند نفت و گندم با کالاهای تعویض‌نشدنی مانند فرش و نقاشی فرق دارند.
- This good cannot be traded to third parties, and it is not entirely fungible.
- این کالا نمی‌تواند با طرف سومی مبادله شود و کاملاً قابل‌تعویض نیست.
noun
کالای پایاپا، هر چیز معاوضه‌پذیر، کالای مثلی
- some tribes use fungibles instead of money.
- برخی قبایل از کالاهای پایاپا به جای پول استفاده می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fungible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fungible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fungible

لغات نزدیک fungible

پیشنهاد بهبود معانی