امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Furcate

ˈfɜːrkeɪt ˈfɜːkeɪt ˈfɜːkeɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective adverb
چنگالی، شاخه شاخه، از هم شکافته، منشعب، منشعب شدن، از هم شکافته شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد furcate

  1. verb Divide into two or more branches so as to form a fork
    Synonyms:
    branch ramify fork separate

ارجاع به لغت furcate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «furcate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/furcate

لغات نزدیک furcate

پیشنهاد بهبود معانی