با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Fusillade

ˌfjuːzɪˈleɪd ˌfjuːzəˈleɪd ˌfjuːzəˈleɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive
آتش پی‌درپی، شلیک متوالی، تیرباران
- a fusillade of political questions
- رگباری از پرسش‌های سیاسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fusillade

  1. noun rapid outburst
    Synonyms: barrage, broadside, burst of fire, hail, salvo, volley

ارجاع به لغت fusillade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fusillade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fusillade

لغات نزدیک fusillade

پیشنهاد بهبود معانی