با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Gabardine

ˈɡæbərdiːn ˈɡæbədiːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
پارچه‌ی گاباردین
- The tailor recommended using gabardine fabric for the trousers.
- خیاط استفاده از پارچه‌ی گاباردین را برای شلوار پیشنهاد کرد.
- I need to buy some gabardine for my sewing project.
- برای پروژه‌ی خیاطی‌ام باید مقداری پارچه‌ی گاباردین بخرم.
noun countable
پوشاک لباسی از پارچه‌ی گاباردین (مخصوصاً کت)
- She wore a stylish gabardine jacket to the business meeting.
- او در جلسه‌ی کاری یک کت شیک از پارچه‌ی گاباردین پوشید.
- His gabardine suit looked impeccable at the wedding ceremony.
- کت‌شلوار گاباردین او در مراسم عروسی عالی به نظر می‌رسید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gabardine

  1. noun A loose coverall (coat or frock) reaching down to the ankles
    Synonyms: gaberdine, duster, flannel, tweed, smock, white, dust coat

ارجاع به لغت gabardine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gabardine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gabardine

لغات نزدیک gabardine

پیشنهاد بهبود معانی