امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gadget

ˈɡædʒɪt ˈɡædʒɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    gadgets

معنی

noun C1
وسیله‌ی مکانیکی (به‌طور معمول کوچک)، ابزارچه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gadget

  1. noun device, novelty
    Synonyms:
    apparatus appliance business concern contraption contrivance doodad doohickey gimmick gizmo invention object thing thingamajig tool utensil whatchamacallit widget

ارجاع به لغت gadget

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gadget» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gadget

لغات نزدیک gadget

پیشنهاد بهبود معانی