با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Gaily

ˈɡeɪli ˈɡeɪli
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

gayly نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار gaily رایج است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
با خوشحالی، با شوروشوق
- The children danced gaily around the maypole.
- بچه‌ها با شوروشوق دور «تیرک ماه می» رقصیدند.
- The couple strolled gayly hand in hand along the beach.
- این زوج با خوشحالی دست در دست هم در امتداد ساحل قدم زدند.
adverb
به‌طور زنده و شاد (از نظر ظاهری و رنگ و غیره)
- The gates were gaily painted in green, yellow, and red.
- دروازه‌ها به‌طور زنده و شاد با رنگ‌های سبز، زرد و قرمز رنگ‌آمیزی شده بودند.
- dress gayly
- زنده و شاد لباس پوشیدن
adverb
با بی‌خیالی، با بی‌توجهی
- She gaily jumped into the ocean, not caring about the cold water.
- با بی‌خیالی به درون اقیانوس پرید و به آب سرد اهمیتی نداد.
- She gaily posted the private information on social media
- او با بی‌خیالی و بی‌توجهی اطلاعات خصوصی را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gaily

  1. adverb happily, brightly
    Synonyms: blithely, brilliantly, cheerfully, colorfully, flamboyantly, flashily, gleefully, glowingly, joyfully, laughingly, lightheartedly, merrily, showily, sparklingly, spiritedly, splendidly, vivaciously, with élan, with spirit
    Antonyms: sadly, solemnly, unhappily

ارجاع به لغت gaily

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gaily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gaily

لغات نزدیک gaily

پیشنهاد بهبود معانی