امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gainful

ˈɡeɪnfl ˈɡeɪnfl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
پرمنفعت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He does not have gainful employment.
- شغل درآمدداری ندارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gainful

  1. adjective very productive, profitable
    Synonyms:
    advantageous beneficial fat fruitful generous going going concern good in the black lucrative lush moneymaking paid off paying remunerative rewarding rich satisfying substantial sweet useful well-paying worthwhile
    Antonyms:
    disadvantageous unproductive unprofitable useless

ارجاع به لغت gainful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gainful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gainful

لغات نزدیک gainful

پیشنهاد بهبود معانی