امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gangplank

ˈɡæŋplæŋk ˈɡæŋplæŋk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
تخته‌پل، پل موقت، سَکو قابل جابه‌جایی (برای رفت‌وآمد به کشتی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The old wooden gangplank creaked underfoot.
- تخته‌پل چوبی قدیمی زیر پا غژغژ می‌کرد.
- She hesitated before stepping onto the gangplank.
- قبل‌از اینکه روی پل موقت قدم بگذارد، تردید کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gangplank

  1. noun A temporary bridge for getting on and off a vessel at dockside
    Synonyms: gangway, plank, bridge, ladder, gangboard, approach, ramp

ارجاع به لغت gangplank

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gangplank» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gangplank

لغات نزدیک gangplank

پیشنهاد بهبود معانی