با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Gape

ɡeɪp ɡeɪp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    gaped
  • شکل سوم:

    gaped
  • سوم شخص مفرد:

    gapes
  • وجه وصفی حال:

    gaping
  • شکل جمع:

    gapes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive
خمیازه، نگاه خیره با دهان‌باز، خلا ، خمیازه کشیدن، دهان را خیلی باز کردن، با شگفتی نگاه کردن، خیره نگاه کردن
- The natives gaped at the Europeans.
- بومی‌ها با دهان باز به اروپایی‌ها نگاه می‌کردند.
- a gaping hole
- سوراخ بزرگ (یا بزرگ‌شونده)
- As the lecture dragged on, Ahmad got the gapes.
- وقتی که خطابه به درازا کشید، احمد به دهان‌دره افتاد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gape

  1. verb gawk
    Synonyms: beam, bore, eye, eyeball, focus, get a load of, get an eyeful, give the eye, glare, gloat, goggle, look, ogle, peer, rubberneck, size up, stare, take in, wonder, yawp
  2. verb be wide open
    Synonyms: cleave, crack, dehisce, divide, frondesce, gap, part, split, yaw, yawn
    Antonyms: close

Collocations

  • the gapes

    بیماری جوجه‌ی مرغ و خروس و سایر پرندگان که موجب تنگی نفس و خفگی می‌شود

ارجاع به لغت gape

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gape» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gape

لغات نزدیک gape

پیشنهاد بهبود معانی