امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gaping

ˈɡeɪpɪŋ ˈɡeɪpɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    gaped
  • شکل سوم:

    gaped
  • سوم‌شخص مفرد:

    gapes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
باز، گشاد، بزرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a gaping hole
- سوراخ بزرگ
- The bomb had left gaping holes in the wall.
- بمب سوراخ‌های بزرگی بر دیوار بر جای گذاشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gaping

  1. adjective wide open
    Synonyms:
    broad cavernous chasmal great vast yawning
    Antonyms:
    closed shut

ارجاع به لغت gaping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gaping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gaping

لغات نزدیک gaping

پیشنهاد بهبود معانی