با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Garniture

ˈɡɑːrnɪtʃər ˈɡɑːnɪtʃə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( embellishment =) تزیین، چاشنی، مخلفات
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد garniture

  1. noun Something that adorns
    Synonyms: adornment, decoration, embellishment, garnishment, ornament, ornamentation, trim, trimming

ارجاع به لغت garniture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «garniture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/garniture

لغات نزدیک garniture

پیشنهاد بهبود معانی