امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Garrulous

ˈɡærələs ˈɡærələs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more garrulous
  • صفت عالی:

    most garrulous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پرحرف، وراج، روده‌دراز، پرچانه، پرگو، (سخنرانی و غیره) طولانی، دراز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- my garrulous barber
- سلمانی وراج من
- garrulousness is a sign of thoughtlessness.
- پرگویی نشان کم‌اندیشی است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد garrulous

  1. adjective talkative
    Synonyms:
    babbling blabbermouth chattering chatty effusive flap jaw gabby glib gossiping gushing long-winded loose-lipped loose-tongued loquacious motormouth mouthy prating prattling prolix prosy running on at the mouth verbose voluble wind-bag windy wordy yakkity yakky
    Antonyms:
    mum quiet reserved silent still untalkative

ارجاع به لغت garrulous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «garrulous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/garrulous

لغات نزدیک garrulous

پیشنهاد بهبود معانی