امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gb

ˌdʒiːˈbiː ˌdʒiːˈbiː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
رجوع شود به: sarin

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
رجوع شود به: gilbert
abbreviation
بریتانیای کبیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gb

  1. noun A unit of information equal to 1024 mebibytes or 2^30 (1,073,741,824) bytes
    Synonyms: gigabyte, g, gibibyte, gib
  2. noun A unit of information equal to 1000 megabits or 10^9 (1,000,000,000) bits
    Synonyms: gilbert, gigabit, gbit, gi
  3. noun A highly toxic chemical nerve agent that inhibits the activity of cholinesterase
    Synonyms: sarin
  4. noun An island comprising England and Scotland and Wales
    Synonyms: great-britain

ارجاع به لغت gb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gb

لغات نزدیک gb

پیشنهاد بهبود معانی