امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gelatine

ˌdʒeləˈtiːn ˈdʒelətiːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( gelatin ) دلمه، ژلاتینی، سریشم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gelatine

  1. noun A colorless water-soluble glutinous protein obtained from animal tissues such as bone and skin
    Synonyms:
    gelatin

ارجاع به لغت gelatine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gelatine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gelatine

لغات نزدیک gelatine

پیشنهاد بهبود معانی