با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Genetic

dʒəˈnetɪk dʒəˈnetɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective C1
پیدایشی، تکوینی، وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز، مربوط به تولید و وراثت
- Some diseases are genetic.
- برخی از بیماری‌ها موروثی است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد genetic

  1. adjective coming from heredity
    Synonyms: abiogenetic, ancestral, digenetic, eugenic, genesiological, genital, hereditary, historical, matriclinous, patrimonial, phytogenetic, sporogenous, xenogenetic
    Antonyms: acquired

ارجاع به لغت genetic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «genetic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/genetic

لغات نزدیک genetic

پیشنهاد بهبود معانی