با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Genital

ˈdʒenətl ˈdʒenətl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
تناسلی ،وابسته به (جه از)تناسل
- genital organs
- اعضای تناسلی
- genital phase
- مرحله‌ی تناسلی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد genital

  1. adjective Of or relating to the external sex organs
    Synonyms: venereal, clitoral, penial, penile, phallic, scrotal, testicular, vaginal, vulval, vulvar

ارجاع به لغت genital

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «genital» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/genital

لغات نزدیک genital

پیشنهاد بهبود معانی