با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Genuinely

ˈdʒenjuɪnli ˈdʒenjuɪnli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2
صادقانه، خالصانه
- She genuinely apologized for her mistake.
- او صادقانه بابت اشتباهش عذرخواهی کرد.
- He thanked his friend genuinely.
- او از دوستش خالصانه تشکر کرد.
adverb
واقعاً، به‌راستی (برای تأکید)
- He is genuinely talented at playing the piano.
- او در نواختن پیانو واقعاً بااستعداد است.
- She seemed genuinely surprised by the news.
- به نظر می‌رسید که او به‌راستی از این خبر شگفت‌زده شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد genuinely

  1. adverb In truth
    Synonyms: truly, really, actually, fairly, indeed, positively, authentically, truthfully, verily, unassumedly, veridically

لغات هم‌خانواده genuinely

ارجاع به لغت genuinely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «genuinely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/genuinely

لغات نزدیک genuinely

پیشنهاد بهبود معانی