امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Geodesic

    ˌdʒiːəˈdezɪk ˌdʒiːəʊˈdesɪk / / -ˈdiː-
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun adjective
    ( geodetic ) کوتاه‌ترین خط ترسیم‌شده بین دو نقطه در روی سطح

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - geodesic dome
    - گنبد میله‌ای
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد geodesic

    1. noun (mathematics) the shortest line between two points on a mathematically defined surface (as a straight line on a plane or an arc of a great circle on a sphere)
      Synonyms: geodesic line
    2. adjective Of or relating to or determined by geodesy
      Synonyms: geodetic, geodesical

    ارجاع به لغت geodesic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «geodesic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/geodesic

    لغات نزدیک geodesic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند