امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Geostationary

ˌdʒiːoʊˈsteɪʃnri ˌdʒiːəʊˈsteɪʃnri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(ماهواره یا فضاپیمایی که مدارش دور خط استوا بوده و سرعتش مساوی است باسرعت حرکت زمین به دور خود و بنابراین در بالای محل خاصی ثابت قرار دارد) زمین ‌هم‌گرد، ثابت بر زمین، زمین استوار (geosynchronous هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت geostationary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «geostationary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/geostationary

لغات نزدیک geostationary

پیشنهاد بهبود معانی