با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Get Out Of Hand

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

از کنترل خارج شدن، کنترل اوضاع را از دست دادن، عنان چیزی را از دست دادن.
- The costs have continued to increase, and now seem to be getting out of hand.
- قیمت‌ها به بالا رفتن ادامه دادند و حالا به نظر میرسد که از کنترل خارج شده‌اند.
- Pull or spray garden weeds before they get out of hand.
- علف‌های هرز باغ را بچینید یا سمپاشی کنید قبل از اینکه از کنترل خارج شوند.
- But eventually it became clear that things were getting out of hand.
- اما در نهایت مشخص شد که اوضاع داشت از کنترل خارج می‌شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد get out of hand

  1. idiom Get out of control

ارجاع به لغت get out of hand

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «get out of hand» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/get out of hand

لغات نزدیک get out of hand

پیشنهاد بهبود معانی