با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Get Away

ɡɛt əˈweɪ ɡɛt əˈweɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    got away
  • وجه وصفی حال:

    getting away

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb B2
فرار کردن، گریختن
- The cat tried to get away from the dog.
- گربه سعی کرد از سگ فرار کند.
- The prisoner managed to get away from the guards during the chaos.
- زندانی در جریان هرج‌ومرج موفق شد از دست نگهبانان بگریزد.
phrasal verb B2
رفتن (برای استراحت یا تعطیلات)
- Let's get away from the city this weekend.
- بیایید این آخر هفته از شهر برویم.
- It's time to get away from the city and take a break in the countryside.
- وقت آن است که از شهر بروید و در ییلاقات استراحت کنید.
exclamation informal
انگلیسی بریتانیایی برو بابا (برای بیان ناباوری یا بدبینی)
- Get away! I can't believe you actually won the lottery!
- برو بابا! نمی‌تونم باور کنم که واقعاً برنده‌ی لاتاری شده‌ای!
- Get away, you're telling me you saw a UFO last night?
- برو بابا، داری بهم می‌گی که دیشب بشقاب‌پرنده دیدی؟
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد get away

  1. phrasal verb Move away (from)
  2. phrasal verb Avoid capture; to escape (from)
  3. phrasal verb Take a break from one's present circumstances
  4. phrasal verb Start moving; to depart
  5. phrasal verb Slip from one's control

ارجاع به لغت get away

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «get away» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/get-away

لغات نزدیک get away

پیشنهاد بهبود معانی