امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gingerly

ˈdʒɪndʒərli ˈdʒɪndʒəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
محتاطانه، بااحتیاط، بادقت، به‌آرامی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The cat gingerly approached the dog.
- گربه بااحتیاط به سگ نزدیک شد.
- He gingerly picked up the fragile vase, afraid it might break.
- او گلدان شکننده را از ترس آن که ممکن است بشکند، بادقت برداشت.
adjective
محتاط، احتیاط‌کننده
- The gingerly hiker navigated the rocky terrain.
- کوه‌نورد محتاط در زمین صخره‌ای حرکت کرد.
- The gingerly chef added the spicy sauce, tasting it cautiously before serving.
- سرآشپز محتاط سس تند را اضافه کرد و قبل‌از سرو با احتیاط آن را مزه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gingerly

  1. adjective careful
    Synonyms: calculating, cautious, chary, circumspect, considerate, dainty, delicate, discreet, fastidious, guarded, hesitant, reluctant, safe, squeamish, suspicious, timid, wary
    Antonyms: careless, rash, rough, uncareful, uncautious
  2. adverb carefully
    Synonyms: cautiously, charily, circumspectly, daintily, delicately, discreetly, fastidiously, guardedly, hesitantly, reluctantly, safely, squeamishly, suspiciously, timidly, warily
    Antonyms: carelessly, rashly, roughly, uncarefully, uncautiously

ارجاع به لغت gingerly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gingerly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gingerly

لغات نزدیک gingerly

پیشنهاد بهبود معانی