با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ginkgo

ˈɡɪŋkoʊ ˈɡɪŋkəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از maidenhair tree به‌ جای ginkgo استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
گیاه‌شناسی کهن‌دار، گیاه جینکو بیلوبا
- The ginkgo tree stood tall and vibrant in the park.
- درخت کهن‌دار بلند و سرزنده در پارک واقع بود.
- The ginkgo is often referred to as a living fossil due to its ancient origins.
- جینکو به‌دلیل منشا باستانی‌اش اغلب به‌عنوان یک فسیل زنده ذکر می‌شود.
noun uncountable
داروسازی گیاه‌شناسی شجرالمعبد، چهل‌سکه (عصاره‌ی درخت جینکگو بیلوبا)
- The ginkgo tree's leaves contain powerful antioxidants.
- شجرالمعبد برگ‌های درخت حاوی آنتی‌اکسیدان‌های قوی هستند.
- I take ginkgo to help improve my memory and focus.
- من شجرالمعبد مصرف می‌کنم تا به بهبود حافظه و تمرکزم کمک کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ginkgo

  1. noun Deciduous dioecious Chinese tree having fan-shaped leaves and fleshy yellow seeds; exists almost exclusively in cultivation especially as an ornamental street tree
    Synonyms: gingko, maidenhair-tree, ginkgo-biloba

ارجاع به لغت ginkgo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ginkgo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ginkgo

لغات نزدیک ginkgo

پیشنهاد بهبود معانی