امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Glasswort

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
گیاه‌شناسی علف شوره، رازیانه آبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد glasswort

  1. noun Fleshy maritime plant having fleshy stems with rudimentary scalelike leaves and small spikes of minute flowers; formerly used in making glass
    Synonyms: samphire, Salicornia europaea
  2. noun Bushy plant of Old World salt marshes and sea beaches having prickly leaves; burned to produce a crude soda ash
    Synonyms: saltwort, barilla, kali, kelpwort, Salsola kali, Salsola soda

ارجاع به لغت glasswort

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «glasswort» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/glasswort

لغات نزدیک glasswort

پیشنهاد بهبود معانی