گذشتهی ساده:
went outشکل سوم:
gone outسوم شخص مفرد:
goes outوجه وصفی حال:
going outکاندید شدن، درخواست دادن
همدردی کردن
قرار عاشقانه گذاشتن
احساس همدردی کردن
(شرکت و مغازه و غیره) تعطیل شدن (برای همیشه)
go out (or escape) with a hiss
هیسهیسکنان (یا با صدای فس) از چیزی خارج شدن (مثل باد از بادکنک سوراخ)
بهعمد کاری را انجام دادن، کوشیدن، فعالیت فوقالعاده کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «go out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/go-out