امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Go With

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    phrasal verb B1
    به هم آمدن، هماهنگ بودن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - I'm not sure that those shoes really go with that dress.
    - واقعا نمی‌دانم که آن کفش‌ها به آن لباس می‌آید یا نه؟
    - These jeans go with anything.
    - این شلوار جین به هر چیزی می‌آید.
    phrasal verb
    رابطه‌ی عاشقانه داشتن
    - They are going with each other.
    - آن‌ها باهم رابطه‌ی عاشقانه دارند.
    - Sarah is going with John now.
    - سارا حالا با جان رابطه دارد.
    phrasal verb
    پذیرفتن
    - I'm sorry I can't go with you on your new plan.
    - ببخشید نمی‌توانم طرح جدیدتان را بپذیرم.
    - I can't go with your fascist ideas.
    - عقاید نژادپرستانه‌ی تو را نمی‌توانم بپذیرم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد go with

    1. phrasal verb Choose or accept (a suggestion)
    2. phrasal verb Correspond or fit well with

    ارجاع به لغت go with

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «go with» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/go-with

    لغات نزدیک go with

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند