امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gobble

ˈɡɑːbl ˈɡɒbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    gobbled
  • شکل سوم:

    gobbled
  • سوم‌شخص مفرد:

    gobbles
  • وجه وصفی حال:

    gobbling

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive adverb interjection
حریصانه خوردن، تند خوردن، قورت دادن، صدای بوقلمون در آوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The bear caught and gobbled the fish in an instant.
- خرس در یک لحظه ماهی را گرفت و بلعید.
- Customers gobbled up the shares entirely.
- مشتریان مشتاقانه کلیه‌ی سهام را خریدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gobble

  1. verb eat hurriedly
    Synonyms:
    cram devour gorge gulp guzzle ingurgitate scarf stuff suck up swallow wolf
    Antonyms:
    nibble

ارجاع به لغت gobble

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gobble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gobble

لغات نزدیک gobble

پیشنهاد بهبود معانی