امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Goblin Mode

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    slang informal
    (نوعی از رفتار تنبلی و شلختگی فرد بدون اینکه عذاب وجدانی از آن داشته باشد و معمولاً در تضاد با هنجارها یا انتظارات اجتماعی قرار می‌گیرد) حالتِ گابلین، وضعیتِ گابلین

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - This weekend, I was in goblin mode and ate a bucket of ice cream while sitting in shorts and watching some shows.
    - این آخر هفته، من توی حالت گابلین بودم و در حالی که با شلوارک نشسته بودم و داشتم چند تا برنامه‌ رو نگاه می‌کردم؛ یه سطل بستنی خوردم.
    - Goblin mode is considered to be the opposite of those kinds of behavior that are considered to be healthy.
    - وضعیتِ گابلین در تضاد با آن دسته از کردارها و رفتارهایی است که سالم تلقی می‌شوند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت goblin mode

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «goblin mode» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/goblin-mode

    لغات نزدیک goblin mode

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند