امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Godmother

ˈɡɑːdˌmʌðər ˈɡɒdˌmʌðə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    godmothers

معنی

noun
مادر تعمیدی، نام‌گذار بچه، مادر‌خوانده روحانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد godmother

  1. noun female sponsor
    Synonyms:
    elder patroness

ارجاع به لغت godmother

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «godmother» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/godmother

لغات نزدیک godmother

پیشنهاد بهبود معانی