امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Good-fellowship

ɡʊd ˈfɛloʊˌʃɪp ɡʊd ˈfɛləʊˌʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
مصاحبت دوستانه، هم‌نشینی صمیمانه، خوش‌مشربی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The members of the club valued good-fellowship and camaraderie, always welcoming new members with open arms.
- اعضای باشگاه برای مصاحبت دوستانه و رفاقت ارزش قائل بودند و همیشه با آغوش باز از اعضای جدید استقبال می‌کردند.
- The holiday season is a time of good-fellowship.
- فصل تعطیلات وقت هم‌نشینی صمیمانه است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد good-fellowship

  1. noun The state of being friends
    Synonyms: companionship, brotherhood, fraternity

ارجاع به لغت good-fellowship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «good-fellowship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/good-fellowship

لغات نزدیک good-fellowship

پیشنهاد بهبود معانی