امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Goody-goody

ˈɡʊdɪɡʊdi ˈɡʊdɪɡʊdi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal
آدم متظاهر، آدم جانمازآب‌کش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Don't be such a goody-goody and break the rules once in a while!
- این‌قدر متظاهر نباش و هر چند وقت یکبار قوانین را زیر پا بگذار!
- The goody-goody in our class always volunteers to stay after school and help the teacher clean up.
- جانمازآب‌کش کلاس ما همیشه داوطلب می‌شود که بعد از تعطیلی در مدرسه بماند و به معلم کمک کند تا کلاس تمیز شود.
adjective informal
متظاهر، جانمازآب‌کش
- Some of the goody-goody pilgrims kept criticizing others.
- برخی از زیارت‌کنندگان جانمازآب‌کش مدام از دیگران خرده می‌گرفتند.
- The goody-goody student always raised her hand in class.
- دانش‌آموز متظاهر همیشه سر کلاس دستش را بالا می‌آورد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد goody-goody

  1. adjective straight-laced
    Synonyms:
    God-fearing goody two-shoes holier-than-thou moral nice PC pious politically correct priggish prissy prudish Puritan self-righteous unctuous Victorian virtuous

ارجاع به لغت goody-goody

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «goody-goody» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/goody-goody

لغات نزدیک goody-goody

پیشنهاد بهبود معانی