معنی Granada به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ɡrəˈnɑːdə ɡrəˈnɑːdə

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

جغرافیا گرانادا (شهری در جنوب‌غربی نیکاراگوئه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Granada is located on the northwestern shore of Lake Nicaragua.

- گرانادا در ساحل شمال‌غربی دریاچه‌ی نیکاراگوئه قرار دارد.

- Granada is a beautiful city in southwestern Nicaragua.

- گرانادا شهری زیبا در جنوب‌غربی نیکاراگوئه است.

noun

گرانادا، غرناطه (پادشاهی مسلمان‌نشینی در شبه‌جزیره‌ی ایبری در اسپانیا که در سال ۱۴۹۲ میلادی سرنگون شد)

- The Kingdom of Granada was an important part of the Crown of Castile.

- پادشاهی گرانادا بخش مهمی از تاج کاستیا بود.

- The Kingdom of Granada played a significant role in Spanish history.

- پادشاهی غرناطه نقش مهمی در تاریخ اسپانیا داشت.

noun

جغرافیا گرانادا (شهر و استانی به همین نام در جنوب اسپانیا)

- The province of Granada is located in Andalusia.

- استان گرانادا در اندلس واقع شده است.

- Granada is a beautiful city located in the province of Granada.

- گرانادا شهر زیبایی است که در استان گرانادا واقع شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت Granada

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «Granada» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/granada

لغات نزدیک Granada

- grampus
- gran
- Granada
- granadier
- granadilla

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند