امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Grappling

ˈɡræpl̩ɪŋ ˈɡræpl̩ɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    grappled
  • شکل سوم:

    grappled
  • سوم‌شخص مفرد:

    grapples

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
(در ورزش یا مبارزه) گلاویزی، مبارزه، درگیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The wrestler showed great skill in grappling with his opponent during the match.
- کشتی‌گیر مهارتی عالی در گلاویزی با حریفش در طول بازی نشان داد.
- grappling techniques in training
- تکنیک‌های مبارزه در تمرین
noun countable
قلاب، لنگرگاه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grappling

  1. verb Come to terms with
    Synonyms:
    gripping wrestling grasping clutching contending managing struggling grabbing groping closing dealing seizing clenching clasping clawing attacking engaging
    Antonyms:
    releasing
  1. verb To contend with an opponent at close quarters, as by attempting to throw him or her
    Synonyms:
    wrestling catching tussling closing hooking scuffling
  1. noun The sport of hand-to-hand struggle between unarmed contestants who try to throw each other down
    Synonyms:
    grapple wrestling wrestle rassling hand-to-hand struggle

ارجاع به لغت grappling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grappling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grappling

لغات نزدیک grappling

پیشنهاد بهبود معانی