با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Gratuity

ɡrəˈtuːət̬i ɡrəˈtjuːəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پاداش، انعام، التفات، سپاسگزاری، رایگانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gratuity

  1. noun gift, tip
    Synonyms: alms, benefaction, bonus, boon, bounty, contribution, donation, fringe benefit, grease palm, largesse, little something, offering, perk, perquisite, present, recompense, reward, salve, sweetener, token

ارجاع به لغت gratuity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gratuity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gratuity

لغات نزدیک gratuity

پیشنهاد بهبود معانی