امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Graver

    American: ˈɡreɪvər British: ˈɡreɪvə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت عالی:

      gravest

    معنی

    noun B1
    قلمزن، حکاک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد graver

    1. adjective Causing fear or anxiety by threatening great harm
      Synonyms:
      weightier severer quieter heavier
      Antonyms:
      happier sillier funnier
    1. adjective Causing or marked by danger or pain, for example
      Synonyms:
      severer
    1. adjective Portending future disaster
      Synonyms:
      unluckier direr
    1. noun A tool used by an engraver
      Synonyms:
      graving tool pointel pointrel

    ارجاع به لغت graver

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «graver» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/graver

    لغات نزدیک graver

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return