با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Great-aunt

ˈɡreɪtˈænt ˈɡreɪtɑːnt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از grandaunt به‌ جای great-aunt استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
خاله‌ی بزرگ، عمه‌ی بزرگ، خاله‌ی پدر، خاله‌ی مادر، عمه‌ی پدر، عمه‌ی مادر، خاله‌ی پدری، خاله‌ی مادری، عمه‌ی پدری، عمه‌ی مادری
- My great-aunt is coming to visit us next week.
- عمه‌ی بزرگم هفته‌ی آینده به دیدن ما می‌آید.
- My great-aunt is the oldest member of our family.
- خاله‌ی بزرگم مسن‌ترین عضو خانواده‌ی ماست.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد great-aunt

  1. noun An aunt of your father or mother
    Synonyms: grandaunt

ارجاع به لغت great-aunt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «great-aunt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/great-aunt

لغات نزدیک great-aunt

پیشنهاد بهبود معانی