امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Greater

ˈɡreɪtər ˈɡreɪtə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت عالی:

    greatest

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
بزرگتر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
شهر و حومه و شهرک‌های اطراف آن
- Greater Tehran has a population of over 15 million.
- تهران بزرگ بیش از 15 میلیون جمعیت دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد greater

  1. adjective Much more than half
    Synonyms:
    better best larger largest most
  1. adjective Excellent, skillful
    Synonyms:
    hotter neater groovier niftier keener cooler dreamier dandier diviner
    Antonyms:
    poorer weaker
  1. adjective Carrying a developing fetus within the uterus
    Synonyms:
    bigger
  1. adjective Greater in size or importance or degree
    Synonyms:
    larger bigger tidier vaster heavier huger healthier better grander
    Antonyms:
    lesser shorter littler
  1. adjective Very good
    Synonyms:
    dandier grander niftier nobler neater keener lordlier groovier higher finer statelier
    Antonyms:
    weaker
  1. adjective Large in quantity or number:
    Synonyms:
    larger

ارجاع به لغت greater

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «greater» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/greater

لغات نزدیک greater

پیشنهاد بهبود معانی