با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Greenhorn

ˈɡriːnhɔːrn ˈɡriːnhɔːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    greenhorns

معنی

noun
نوچه، آدم تازه‌کار، مبتدی، آدم خام یا ناشی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد greenhorn

  1. noun inexperienced person
    Synonyms: amateur, apprentice, babe, beginner, colt, hayseed, ingénue, learner, naif, neophyte, newcomer, new hand, novice, recruit, rube, simpleton, tenderfoot, tyro, virgin
    Antonyms: expert, professional

ارجاع به لغت greenhorn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «greenhorn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/greenhorn

لغات نزدیک greenhorn

پیشنهاد بهبود معانی