امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Grille

ɡrɪl ɡrɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( grill ) پنجره مشبک، شبکه، پنجره کوچک بلیط‌فروش‌ها (در سینما و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grille

  1. noun Small opening (like a window in a door) through which business can be transacted
    Synonyms:
    wicket lattice
  1. noun Grating that admits cooling air to car's radiator
    Synonyms:
    radiator grille
  1. noun A framework of metal bars used as a partition or a grate
    Synonyms:
    grill grillwork

ارجاع به لغت grille

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grille» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grille

لغات نزدیک grille

پیشنهاد بهبود معانی