با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Grizzled

ˈɡrɪzld ˈɡrɪzld
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
خاکستری، دارای موهای سفید (شده)
- a grizzled old man
- پیرمرد موسفید
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grizzled

  1. adjective silvery
    Synonyms: grizzly, leaden, gray

ارجاع به لغت grizzled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grizzled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grizzled

لغات نزدیک grizzled

پیشنهاد بهبود معانی