Grovel
ˈɡrɑː- / / ˈɡrʌ-
ˈɡrɒvl
آخرین به‌روزرسانی:
|
-
گذشته‌ی ساده:
grovelled -
شکل سوم:
grovelled -
سوم‌شخص مفرد:
grovels -
وجه وصفی حال:
grovelling
معنی و نمونه‌جمله
adverb
دمر خوابیدن، سینه‌مال رفتن، پست شدن، پست بودن، خزیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- هرگز در مقابل بیدادگران پیشانی بر خاک نخواهم مالید.
مترادف و متضاد grovel
-
verb abase, demean oneselfSynonyms:apple-polish beg beg for mercy beseech blandish bootlick bow and scrape brown-nose butter up cater to court cower crawl creep cringe crouch eat crow eat dirt eat humble pie fall all over fawn flatter humble oneself humor implore kiss one’s feet kneel kowtow make much of make up to pamper play up to prostrate revere snivel soft-soap stoop suck up to truckle wheedle yesAntonyms:boast
ارجاع به لغت grovel
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «grovel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grovel