با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Grow Into

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
تبدیل شدن، ارتقا یافتن
- He’s grown into a handsome young man.
- او مرد خوشتیپی شده است.
- The town grew into a city.
- شهرک تبدیل به شهر شده.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت grow into

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grow into» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grow-into

لغات نزدیک grow into

پیشنهاد بهبود معانی